تو میروی …
اما بدان چیزی عوض نمی شود
پای ما تا ابد گیر است …
من و تو
شریک جرم یک مشت خاطره ایم …
------------------
سر به کدام راه بگذارم از این دلتنگی ؟
راه پیراهنت کاش …
------------------
دل شوریده ام افتاده در بند/ بنالم با دل شوریده تا چند؟
من و یعقوب هر دو گریه کردیم/ من از فرزند مَردُم ، او ز فرزند
------------------
هیچ اتفاقی در این عکس ها خوب نمی افتد
وقتی تو پشت دوربین ایستاده ای
------------------
مهــربــان مــن …
هــر روز بـه خـورشیـد مـی سپـارمـت تـا مبـادا بـه سـایـه غـم گرفتـار شـوی …
------------------
من از تمام دنیـــا …
فقط آن دایـــره ی مشکے چشمـــان تـــو را میخواهم ..،
وقتے که در شفافیتش ……..
بازتاب عکس خـــودم را میبینم …!!!
------------------
روزهای بعد از تو را هرگز نخواهم شمرد
تا همیشه بگویم : همین دیروز بود…
------------------
تو … تکه ای از من نیستی ،
تمام منی …
نباشی تمام میشوم…
------------------
خـــراب شــود
کــافه ای که عــطرت را سِـــرو می کنــد
” هنــوز “
------------------
دست نخورده ترین احساساتم را
براى روز مباداى عشق تو در دلم احتکار کرده ام…
------------------
آغوش گرمم باش…
بگذار فراموش کنم لحظه هایى را که در سرماى بى کسى لرزیدم
------------------
تاریک باد…
خانه ی مردی که…
نمی جنگد برای زنی که دوستش دارد!
------------------
بالاتر از عشق عادت است …
هیچگاه کسی را که به تو عادت کرده ” رها نکن “
------------------
بی “تو”
حتی “باران” هم
بوی تشنگی میدهد….
------------------
دنیای بدون تو
شباهت عجیبی با این غروب های لعنتی دارد
دلگـــــــــــــــــــــــــیر ، دلگـــــــــــــــــــــــــیر ، دلگـــــــــــــــــــــــــیر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.